|
|
Zatik
consiglia: |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Iniziativa
Culturale: |
|
|
|
|
|
30_ 03-2017 - Arusyak , TV in english an video frome Armenian TV_ olso in Fasrsi Version from HOOSK of TEHERAN & FARSI
|
SEGUE la versione completa in FARSI
http://www.panarmenian.net/eng/news/174198/
Author Rosemary Cohen to present her book ‘The Survivor’ in Glendale
December 20, 2013 - 14:00 AMT
PanARMENIAN.Net - On January 23, 2014, author Rosemary H. Cohen will present The Survivor, the true story of the silent Genocide of the Armenians by Turkish Ottoman soldiers in the city of Khoy, Iran, at the Glendale Central Library Auditorium.
The Survivor is a tender and sensitive true story of Arousiak, who was born in the City of Khoy, northwest of Iran. Arousiak the grandmother of the author, wishes for an education, but she marries instead, at the age of twelve and half years to Yeprem, who was 24 years old. Arousiak is happy as a new bride, living in luxury, with a devoted husband. But soon her life shatters, as in 1918, the Turkish Ottoman soldiers occupied the City of Khoy, and massacred almost the entire Armenian population of the city who used to live there for centuries. The eighteen-year-old Arousiak, and her three year-old daughter's happy existence was transformed into the difficult life of the survivors. Yet she continues living, and struggles to educate and provide for her only daughter, her sole reminder of her deep love and glorious past.
Dr. Rosemary Hartounian Cohen is an award-winning author, journalist, and an accomplished artist. She is the author of Korban - The Sacrifice of Liana, Terrorists or Martyrs, The Mother of Jerusalem is Crying, Anoush - The Daughter of King Shen and The Survivor, which has been translated in Armenian, Farsi, and French. She has written many articles in The Jewish Heritage, thefrontpageonline.com, the Jewish Journal, The Armenian Reporter, Javanan and etc.
Dr. Cohen is also the founder and director of the Liana Cohen Foundation, a non-profit organization encouraging youth to study music, as well as providing the healing touch of music and arts to grieving families and survivors of tragedies, such as victims of drunk-driving, alcohol and drug abuse. Dr. Cohen is a well-known writer and artist in the United States and abroad. She is currently working on the second edition of The Survivor, which will include the stories of additional survivors of the Armenian Genocide and new historical findings.
Ardzagang Armenian TV's program about Dr.Rosemary Hartounian Cohen, writer. ( By A. Manukyan)
https://www.youtube.com/watch?v=LaO9-EU-fLU
------------------
http://www.paymanonline.com/article.aspx?id=12997EB4-2E23-4889-9C69-D56C7EBB72E0
فصلنامه فرهنگی پیمان - شماره 59 - سال پانزدهم - بهار 1391
یادداشتی دربارۀ کتاب بازمانده و نویسندۀ آن
نویسنده: آرا اوانسیان
اشاره
کتاب آروسیاک، بازماندۀ خوی، با عنوان بازمانده، نخستین بار در 2002م در لوسآنجلس به زبان انگلیسی منتشر شد. سپس، در 1388ش، نشر افکار در تهران آن را با ترجمۀ زهره باوندی و با نامآروسیاک، بازماندۀ خوی منتشر ساخت. این کتاب در 20111م به دست آرا ه. اوانسیان به زبان ارمنی برگردانده شد و با الحاق خاطرات دیگر بازماندگان ارمنی اهل خوی، سلماس و دیگر نواحی مجاور در ترکیۀ عثمانی همراه ترجمۀ شمهای از کتاب پربار تاریخ خوی، تألیف زندهیاد دکتر محمد امین ریاحی خویی و دیگر مقالههای مرتبط در ایروان به چاپ رسید. در حال حاضر، ترجمۀ فرانسوی این کتاب در پاریس در دست چاپ است و نسخۀ فارسی آن هم به زودی به چاپ دوم خواهد رسید.
خواندن نیمی از ترجمۀ فارسی کتاب آروسیاک، بازماندۀ خوی، با ترجمۀ زهره باوندی، سبب شد که با نویسندۀ کتاب تماس گیرم و اطلاعات جامعتری دربارۀ دیگر بازماندگان ارمنی جنایات عثمانیهای متجاوز به ایران در 1297ش(1918م) و آنچه بر سر خوی و خوینشینها آوردند به دست آورم زیرا دردورۀ دبیرستان از اولیای برخی از همکلاسیهای صمیمیام، که از اهالی خوی بودند، مطالبی جسته و گریخته در این خصوص شنیده و دریافته بودم که سکوتی سنگین و عمدی در این خصوص حکمفرماست و آن را حمل بر احتیاط میکردم. با مطالعۀ این کتاب دریافتم که این سکوت نتیجۀ فراموشی خودخواستۀ قربانیان جمعی و خصیصهای است که شناخت آن نیازمند دانش روانشناسی اجتماعی است.
با خواندن بیشتر کتاب متوجه شدم که نویسندۀ آن فرزند یکی از معلمان دورۀ دبیرستان من، مرحوم باگرات هارطونیان، است! که تسلط به زبان و ادب مادری و علاقه به مطالعه را مدیون زحمات آن بزرگوار در دبیرستان ارمنیان کوشش ـ داویدیان تهران هستم. این آشنایی و معرفی ترجمۀ فارسی کتاب، با چاپ مقالهای در روزنامۀ آلیک تهران، سبب شد تا پیشنهاد ترجمۀ کتاب به زبان ارمنی را از نویسنده دریافت کنم زیرا خانم هارطونیان مایل بود که کتابش حتماً در ارمنستان برای خوانندگان خوییتبار آن دیار، که بیشتر آنها به نسل دوم و سوم بازماندگان خوی تعلق دارند، منتشر شود. پیشنهاد ایشان را پذیرفتم و آن را فرصتی برای ادای دین از طرف خودم و همدورهایهای دبیرستانیام به معلم زنده یاد خود شمردم که عمری را در سکوت و وارستگی به تعلیم زبان مادری به هزاران دانشآموز ارمنی ـ ایرانی پرداخت و فقط هنگامی از سوی اولیای امور از وی قدردانی شد که در بستر بیماری سرطان و در حال اغما بود و دیگر نیازی به دلگرمی آن تقدیر دیر هنگام نداشت.
ترجمۀ کتاب را با مقابلۀ با نسخۀ ترجمه شده به فارسی و نسخۀ اصلی به زبان انگلیسی، که در 2002م در لوسآنجلس منتشر شده بود، همراه با ضمایم پیوست، که خانم هارطونیان به کتاب افزوده بودند، با علاقه انجام دادم و با کمک یکی از دوستان به ایروان فرستادم. پروفسور ساموئل مرادیان، رئیس کرسی ادبیات ارمنی دانشگاه دولتی ایروان، ویراستاری متن ترجمه شده را بر عهده گرفتند و مقدمهای وزین بر آن افزودند. در نهایت، کتاب را بنیاد خیریهای، به مدیریت پروفسور گورگن ملیکیان، رئیس ایرانیتبار دانشکدۀ شرقشناسی دانشگاه دولتی ایروان، به نفع امور خیریۀ آن بنیاد، در بهار 2011م، چاپ و منتشر ساخت.
جلد کتاب بازمانده، به زبان انگلیسی جلد کتاب بازمانده، به زبان ارمنی
جلد کتاب بازمانده، به زبان فارسی
ضعف ریشهدوانده در دستگاه حکومتی قاجاریه در دهههای پایانی حضور این سلسله در تاریخ معاصر ایران، که مصادف با سالهای جنگ جهانگیر اول بود، سبب تضعیف و فتور روزافزون حکومت مرکزی و ناامنی در کشور و عدم اطمینان از حفظ تمامیت ارضی آن شده و علیرغم بر قراری نظام مشروطه همچنان سکان ادارۀ مملکت ـ از لحاظ اقتصادی، نظامی و به خصوص، سیاست خارجی ـ در دست دو قدرت استعماری و متخاصم وقت بود، مقولهای که صاحبنظران و تحلیلگران ذیصلاح بسیار دربارۀ آن نوشتهاند و خواهند نوشت و بحث پیرامون آن خارج از حیطۀ این مقاله است.
آنچه در مآخذ تاریخ معاصر دربارۀ آن کم گفته و نوشته شده تجاوز قشون ترکیۀ عثمانی به خاک آذربایجان غربی و شرقی، در تابستان 1297ش(1918م)، با هدف دسترسی به باکو از مسیر خاک ایران است که اغلب به آن اشارهای سطحی و گذرا شده، برنامۀ شوم و ننگین نژادکشی ارمنیان به دست عثمانیان متجاوز به ایران که به یاری شرایط نابسامان حاکم، که پیشتر به آن اشاره کردیم، فاتحانه اجرا و به قتلعام ارمنیان خوی، سلماس، ماکو، قرهکلیسا و ... منجر شد تا در سرزمین یکپارچهای که آرمان ایجاد آن را در سر پرورانده بودند اثری از "کفار مزاحم"، که ادعای زندگی در زادبوم باستانی و اجدادی خود را داشتند، نباشد. جنایات عثمانیها سرانجام از سوی اولیای امور در تبریز متوقف شد و ارمنیان نجاتیافته فقط با یاری برادرانه و روحیۀ انسانی اهالی خوی و دیگر نقاط توانستند به موجودیت قومی خود ادامه دهند، حقایقی که سالیان متمادی در محاق سکوت فروپوشیده شده و به ندرت دربارۀ آنها سخن رفته است حال آنکه قاطعترین سند علیه آن گروه از مورخان تاریخ معاصر ترکیه است که در صدد انکار نژادکشی ارمنیان در راه سیاستهای دراز مدت و افراطی پیشینیان خود هستند.
دکتر محمد امین ریاحی خویی
جامعترین کتابی که در خصوص این حقایق در حال حاضر در دسترس عموم خوانندگان فارسیزبان قرار دارد کتاب وزینتاریخ خوی، تألیف زنده یاد دکتر محمد امین ریاحی خویی، است که با موضعی بیطرفانه به تفصیل دربارۀ قتلعام ارمنیان بیدفاع خوی به دست قشون عثمانی و نجات مخفیانۀ زنان و دختربچههای ارمنی به دست بازاریان و پناه دادن آنها در عمق بازار خوی سخن گفته است.
رزمری هارطونیان در نگارش کتاب خود بیشترین بهره را از کتاب تاریخ خوی دکتر ریاحی خویی برده و طی مكاتبات خود با ایشان، با بستگان و بازماندگان روانشاد حکیم افتخار خویی، كه ناجی جمع کثیری از ارمنیان خوی و از جمله پناهدهندۀ یپرم هایراپتیان، پدر بزرگ شهید نویسنده و شوهر آروسیاک، بازماندۀ خوی، بود، آشنا شده و در کتاب خود با قلمی جذاب به شرح وقایع مذكور پرداخته است.
پیش از پرداختن به محتوای کتاب و چند و چون آن چند سطری در معرفی نویسندۀ آن به مطلب حاضر اضافه میکنم زیرا ادامۀ کتاب زندگینامهگونۀ بازمانده به زندگی و کارهای نویسنده در زمان حال میرسد و اهداف وی را به گونهای پویا و زنده شرح میدهد.
رزمری هارطونیان(کوهن) زاده و پروردۀ ایران است. وی در تبریز، در خانوادۀ معلمی زحمتکش از ارمنیان ارسباران، متولد شد. مادرش ثمرۀ وصلت زوجی از دو خانوادۀ قدیمی و سرشناس از ارمنیان خوی بود. مادر از اوان کودکی یتیم شده بود. در سه سالگی عسکرهای قشون عثمانی متجاوز به خوی پدر مبارزش را در لحظۀ دستگیری، بیاجازۀ مافوق، در برابر چشمان دخترک و همسر هجده سالهاش کشته بودند تا خاطرۀ محو چهرۀ بینشان آن شهید و یاد خون به خاک ریختهاش در آینده به انگیزهای در ذهن کنجکاو نوۀ جست و جوگر آن شهید تبدیل شود و صفحهای پرحادثه و تاریک از تاریخ معاصرشمال غرب کشور را برای نسل معاصر فارسیخوان روشن سازد.
رزمری هارطونیان به همراه مادرش، لیانا، تهران، 1950م
رزمری در شش ماهگی در آغوش پدر و مادر به تهران کوچید و به علت مشغلۀ سنگین والدینش در دامان پر مهر مادربزرگی سوختهدل، که فقط ایثار در راه بهروزی دیگران سبب آرام و قرارش میشد، پرورش یافت. وی در دبیرستان انوشیروان دادگر آن زمان درس خواند و همچون دیگر دختران محصل همسال خود در آن سالها به آموختن زبان و هنر پرداخت. سپس، به رشتۀ مجسمهسازی دانشکدۀ هنرهای زیبای دانشگاه تهران راه یافت. پس از دو سال به امریكا رفت و در رشتۀ نقاشی كالج هنر مریلند تحصیل هنر را تكمیل کرد و به تهران بازگشت و همزمان تحصیل در رشتههای زبان انگلیسی و آلمانی دانشكدۀ زبان دانشگاه تهران را به پایان رساند. پس از آن، به تدریس در دانشكدۀ نوبنیاد تعاون و دانشگاه ملی(شهید بهشتی كنونی) و آموزشكدۀ زبان ستاد نیروی هوایی پرداخت. مدتی نیز سرپرستی دانشجویان دانشكدۀ تعاون را عهدهدار شد كه اشتغال به امور و مسئولیتهای گوناگون را برای وی به دنبال آورد. پس از چندی، در عنفوان جوانی و شور كار و كوشش، در نتیجۀ رویارویی با تفاوتگذاریهای ویژۀ دهۀ چهل ،که در محیط حرفههای نظامی رایج بود، از کار خود دست کشید و داوطلبانه غربتنشینی را برگزید تا تحصیلات عالیۀ خود را در سوربُن تکمیل کند. در سوربُن، کارشناسی ارشد خود را در رشتۀ جامعهشناسی عمومی و روانشناسی جامعه و سپس، دکترای خود را در رشتۀ جامعهشناسی جهانی با گرایش جوامع روستایی ـ آموزشی دریافت داشت و نخستین کتاب خود را در تحلیل و انتقاد از طریقۀ رفرم تقسیم اراضی کشاورزی ایران در دهۀ چهل به نگارش درآورد. وی پس ازسالهای متمادی کار در پاریس در1984م همراه با همسر و فرزندان خود به آن سوی اقیانوس کوچ کرد و مقیم لوسآنجلس شد. یک سال بعد مرکزی هنری دایر کرد و به تعلیم هنرآموزان در زمینۀ نقاشی پارچههای ابریشمی و تولید محصولات هنریای از این دست پرداخت و با برنامههای آموزشی تلویزیونی و مراکز هنری گوناگون در زمینۀ آموزش فنون هنری ـ تولیدی همکاری کرد، چنانکه امروزه مرکز آموزشی او شهرت و اعتباری بینالمللی برای وی به همراه آورده است.
دروازۀ قدیمی خوی، اثر رزمری هارطونیان
مراسم عروسی آروسیاک و یپرم در خوی، اثر رزمری هارطونیان
همچنین، به موازات این فعالیتها حدود شانزده سال است که بنیاد موسیقی لیانا کوهن را با نام و یاد دختر ناکام خود و در حمایت از نوجوانان طرفدار موسیقی مجلسی، که توان اقتصادی کافی را برای ادامۀ آموزش هنری ندارند و با هدف حفظ نوجوانان از كشیده شدن به اعتیادهای خانمانسوز برپاساخته و از این طریق در تربیت هنردوستان مستعد میكوشد.
آروسیاک هایراپتیان (میهرانیان)،
1940م
چنان که در مقدمۀ کتاب بازمانده میخوانیم، در 1992م در یک سانحۀ مهلك رانندگی، كه باعث و بانی آن رانندهای سراپا مست بود، رزمری و کلیۀ اعضای خانوادۀ وی دچار آسیبهایی شدید شدند و دختر هجده سالهاش، که راهی سفر برای تحصیل در دانشگاه بود، در لحظات اول حادثه جان باخت و بقیۀ مجروحان در بیمارستان بستری شدند. فقدان جگرگوشه و جراحات مهلک همسر و دیگر فرزندان به جای متلاشی کردن روحیۀ او سبب نوزایی فکری ـ عاطفی وی در مقام مادری ایثارگر و فعالی اجتماعی در راه مدد به همنوعان شد. چنان که بنا به گفتۀ وی، در مقدمۀ کتاب، گویی در یك آن روح مادربزرگ فداکارش، آروسیاک، در درون او سر بلند کرد تا به ستون نگهدارندۀ خانوادۀ زنده مانده تبدیل شود. مادربزرگی که در هجده سالگی بیوه شد و از درون وجود خاکسترشدۀ با شکوه خود دوباره سربرافراشت و توانست:«....تا آن اندازه قوی، مهربان و عادی به زندگی ادامه دهد و ازخودگذشتگی نشان دهد و گله و بیتابی ننماید. او، که در یک چشم به هم زدن همه چیز و همه کس خودرا از دست داده بود، تنها و بیپناه ولی با شجاعت و آرامش از فرزندش نگهداری کرده و به همۀ ما عشق، محبت و از خود گذشتگی آموخته بود».
این روحیۀ نو درد خانواده و درد اجتماع و انساندوستی را در سرشت او به هم پیوند زد و پس از بهبودی، او را بیش از پیش به سوی فعالیتهای اجتماعی هدفمند سوق داد. در وهلۀ نخست، با برپایی انتشارات لیكو دومین كتاب خود كوربان(قربانی شدن لیانا) را به یاد وی منتشر ساخت. پس از واقعۀ 11 سپتامبر 2001م نیز جزوهای با عنوان «شهادت یا تروریسم؟» منتشر كرد كه بازتاب گستردهای در زمان خود یافت.
رزمری هارطونیان
رزمری هارطونیان نیز، همچون بسیاری از روشنفكران غربتنشین جهان سومی، بخش بزرگی از نهانخانۀ ذهن و قلبش متعهدانه گرفتار تلاطم غم و اندوه و دردهای زادگاه خود است و به موازات حرفۀ روزمرۀ خود در راستای این دلنگرانیها در زمینۀ ادبیات متعهد اجتماعی قلم میزند و مقالات اجتماعی او به زبانهای انگلیسی، فرانسه و فارسی در مطبوعات و رسانههای رایانهای به کرات به چشم میخورد. كتابهای منتشر شدۀ وی تا كنون، به دور از جنجالهای تبلیغاتی رایج، به آرامی بازتابی گسترده و عمیق در محفل خوانندگان یافته است. بازمانده سومین كتاب اوست، كه در 2002م در لوسآنجلس منتشر شد و ترجمۀ فارسی آن را نیز با عنوان كامل آروسیاك، بازماندۀ خوی نشر افكاردر 1388ش(2009م)، در تهران به چاپ رساند.
چهارمین كتاب هارطونیان رمانی است با عنوان مادر اورشلیم میگرید دربارۀ مصائب رهروان كیشهای گوناگون ساكن سرزمین زخمی اورشلیم که به تازگی در لوسآنجلس منتشر شده. این کتاب در بهار امسال با شركت در نمایشگاه بینالمللی كتاب نیویورك به دریافت نشان نایل آمد و به منزلۀ یكی از بهترین كتابهای شركت كننده در نمایشگاه شناخته شد. به امید آنكه روزی شاهد انتشار آن به زبان فارسی باشیم.
نقل مطالب فصلنامۀ پیمان تنها پس از هماهنگی با مسئولان فصلنامه، با ذکر کامل منبع (به صورت لینک کامل و ذکر نام مؤلف) و بدون هرگونه دخل و تصرف میسر است.
Copyright © 2008-2014 Payman Cultural Quarterly Journal | Design and Developed by Narek Hartunian & Narbeh Bedrosian
تعداد بازدید: 52316
V.V.
|
|
|
|
|